به گزارش علمی نیزو و به نقل از Psychology Today، «احساس متفاوت بودن» اغلب نقطه شروعی برای افرادی است که به این فکر می کنند که آیا ممکن است اوتیسم باشند یا خیر . افراد اوتیستیک با مغزهایی به دنیا می آیند که دنیا را به گونه ای متفاوت پردازش می کند، به نحوی که بر نحوه ارتباط و ارتباط آنها با دیگران تأثیر می گذارد.
از دوران کودکی به بعد، افراد اوتیستیک اغلب طرد می شوند یا توسط افراد دیگر جدا می شوند. حتی زمانی که آنها این نوع رفتار را تجربه نکردهاند، اغلب از تلاشی که باید برای گذراندن روز انجام دهند و این واقعیت که به نظر میرسد تلاشهایشان همیشه درست انجام نمیشود، آگاه هستند.
بنابراین، احساس متفاوت بودن بخشی از تجربه اکثر افراد اوتیستیک است. اما با توجه به علاقه اخیر به اوتیسم، افراد اغلب عوامل دیگری را نادیده میگیرند که میتواند به همان اندازه باعث ایجاد احساس متفاوت در آنها شود. در حالی که فهرست زیر جامع نیست، در اینجا دلایل دیگری وجود دارد که ممکن است احساس متفاوتی داشته باشید.
1. آزار جسمی، جنسی یا عاطفی
هر کودکی که تحت آزار جسمی، جنسی یا عاطفی زندگی می کند، اغلب نمی داند که چگونه آن تجربه را پردازش کند یا به آن پاسخ دهد و ممکن است احساس شرمندگی را تجربه کند . 1 شرم معمولاً در پنهان کاری پوشانده می شود و می تواند علاوه بر درونی کردن این احساس که مشکلی در آنها وجود دارد، به احساس جدا بودن یا متفاوت بودن از دیگران منجر شود.
2. متفاوت بودن از نظر جسمی با سایر کودکان
بچهها تمایل دارند بچههایی را که «متفاوت» هستند، جدا کنند و ممکن است بچههایی را انتخاب کنند که از نظر فیزیکی با «هنجار» اجتماعی مورد نظر متفاوت هستند. به عنوان مثال، در یک متاآنالیز از 28 مطالعه، کودکان اضافه وزن را منفی تلقی کردند، نگرش که ریشه در انگ زدن به کودکان دارای اضافه وزن و چاق است.
مطالعه دیگری نشان داد که نوجوانانی که در ورزش غیرجذاب یا بد در نظر گرفته میشوند نیز به احتمال زیاد محبوبیت ندارند. از کودکی به بعد، اگر دیگران بر اساس ظاهرتان با شما رفتار متفاوتی داشته باشند، طبیعی است که احساس کنید شما متفاوت هستید.
3. بزرگ شدن در فقر
بزرگ شدن در فقر نسبی می تواند بر سلامت روانی، پیشرفت تحصیلی و روابط با والدین آنها تأثیر بگذارد و ظرفیت کودکان را برای شرکت در برخی فعالیت های اجتماعی محدود کند. یک مطالعه ارتباط بین تجربه فقر و داشتن دوستان کمتر را نشان داد.
احساس نگرانی، احساس شرم از عدم امکان شرکت در فعالیتهای خاص، پنهان کردن سطح فقری که فرد تجربه میکند، یا اینکه به دلیل نپوشیدن لباسهای «درست» یا داشتن گرانترین گوشی مورد توجه قرار گرفتهاند، همگی میتوانند منجر به احساس تفاوت شوند. .
4. جابجایی از مکان دیگری یا جابجایی منظم مدارس
اکثر کودکان دوست ندارند "بچه جدید" باشند و با اضطراب ملاقات با افراد جدید و ایجاد دوستی های جدید کنار بیایند. برخی از کودکان مرتباً مدارس را جابهجا میکنند و در نتیجه همیشه کمی احساس میکنند که در جای خود نیستند.
برخی از کودکان باید خود را با زبان و فرهنگ جدید تطبیق دهند و تحقیقات نشان می دهد که شیوع افسردگی در کودکانی که مهاجرت می کنند بیشتر است. هنگامی که یک حرکت دشوار یا آسیب زا بوده است ، ممکن است منجر به احساس تفاوت طولانی مدت شود.
5. داشتن یکی از والدین در زندان
کودکان نیاز به ایمنی دارند و اولین پیوند ما با والدینمان است. وقتی این پیوندها از طریق حبس والدین شکسته شود، می تواند از نظر اجتماعی، اقتصادی و عاطفی بر ما تأثیر بگذارد. خانوادههای افراد زندانی نیز ممکن است با انگ قرار بگیرند. 8 تغییر سریع در شرایط عملی و مواجهه با انگ، همگی می توانند به احساس متفاوت بودن منجر شوند.
6. بزرگ شدن در یک محیط جایگزین
برخی از والدین ممکن است فرزندان خود را در محیط هایی تربیت کنند که با "هنجار" متفاوت است. دیگر نیازی به شایعه سازی یا بدتر از آن، منصرف کردن فرزندانشان از بازی با یک کودک خاص نیست. اگر والدین شما به عنوان "متفاوت" تلقی می شوند، ممکن است با شما نیز به گونه ای متفاوت رفتار شود و احساس جدایی از افراد دیگر را در خود ایجاد کنید.
7. تجربه از دست دادن والدین یا سایر آسیب های دوران کودکی
برخی از کودکان با تجربیات وحشتناکی مانند از دست دادن والدین روبرو می شوند. خوشبختانه، آگاهی بیشتری در مورد نوع حمایتی که کودک ممکن است در زمانی که چنین آسیب جدی را پشت سر گذاشته باشد، وجود دارد، اما این یک تجربه جهانی نیست.
من مشتریانی داشته ام که به من گفته اند پس از مرگ یکی از والدین، یک روز مرخصی از مدرسه دریافت کرده اند و انتظار می رود که به دنبال آن "با آن مقابله کنند". واژگونی کامل زندگی آنها، مواجهه با از دست دادن یا آسیبهای روحی، و شاید داشتن افراد فهیم کمی که از آنها حمایت کنند، همگی میتوانند به احساس جدایی و تفاوت کمک کنند.
8. متمایز شدن به دلیل دیگری
ممکن است دلایل دیگری نیز وجود داشته باشد که چرا افراد با احساس «متفاوت بودن» بزرگ میشوند، که ممکن است با احساس شرم به آنها برخورد کنند یا باعث شود که توسط دیگران متمایز شوند.
من مشتریانی داشته ام که در سنین پایین متوجه شده اند که همجنس گرا هستند، اما در خانواده ها و جوامعی زندگی می کنند که این امر غیرقابل قبول تلقی می شود. برخی از مشتریان من توسط والدینی با مشکلات روانی شدید یا اعتیاد بزرگ شدند . این مشتریان متوجه شده اند که تجربه آنها با "هنجار" متفاوت است یا نیاز به حفظ اسرار خانواده را احساس کرده اند. مدیریت این تجربیات برای کودکان، اغلب بدون حمایت دیگران، دشوار است و ممکن است منجر به احساس عمیق جدایی و متفاوت بودن شود.
هنگام کار با مشتریان، متوجه شده ام که آنها اغلب تأثیر تجربیات دوران کودکی خود را به عنوان ریشه "تفاوت" خود دست کم می گیرند. آنها اغلب چیزهایی را تجربه کردهاند که قبلاً هرگز دربارهشان صحبت نکردهاند و بهویژه اگر تجربیاتشان بهطور واضح بهعنوان آسیبهای شدید قابل تشخیص نباشد، از تأثیرگذاری تجربیات گذشتهشان بیاطلاع میمانند.
تا زمانی که به بزرگسالی می رسند، مردم اغلب سعی کرده اند گذشته را پشت سر بگذارند. ترومای گذشته همچنین ممکن است بر توانایی آنها در به خاطر سپردن جنبه های دوران کودکی خود تأثیر بگذارد - و جدا از آسیب، ما اغلب متوجه نمی شویم که دوران کودکی ما تا چه حد بر ما تأثیر می گذارد. با این حال، بسیاری از آنچه را که ما معتقدیم درباره خود و دیگران درست است، نشان می دهد.
داشتن سابقه تروما مطمئناً اوتیسم را رد نمی کند (و اوتیسم می تواند خطر ابتلا به تروما را افزایش دهد). اما قبل از اینکه فرض کنید احساس عجیب، متفاوت یا عجیب شما در مقایسه با دیگران ناشی از اوتیسم است، بهتر است محیطی را که در آن بزرگ شدهاید بررسی کنید تا سرنخهایی در مورد اینکه چرا ممکن است احساس متفاوتی داشته باشید را بررسی کنید.
همچنین بررسی اینکه آیا برخی از معیارهای تشخیصی دیگر اوتیسم - از جمله علایق شدید، تفاوتهای پردازش حسی ، رفتارهای تکراری و نیاز به یکسانی و روتین- را برآورده میکنید، مفید است تا احتمال ابتلا به اوتیسم را مشخص کنید. جستجوی ارزیابی می تواند به تعیین اینکه چه چیزی بیشتر نتیجه اوتیسم است و چه چیزی احتمالاً نتیجه تجربیات گذشته است کمک کند.