همانطور که از سفر زندگی خود عبور می کنیم، تجربیات بی شماری را جمع آوری می کنیم. بسیاری از این تجربیات خاطرات فوقالعادهای را ایجاد میکنند که تا آخر عمر آنها را گرامی میداریم، با این حال، برخی از تجربیات ما تا سالهای آینده ما را عذاب خواهند داد. این به این دلیل است که ما هرگز از درد مصون نیستیم.
به گزارش علمی نیوز و به نقل از Psychology Today، اگر شما انسانی هستید که در حال حاضر یا در هر زمانی از تاریخ بشر روی زمین زندگی میکنید، احتمالاً بیشتر از آنچه میخواهید، درد را تجربه کردهاید. برای اجداد دور ما، درد زنده ماندن بود، ندانستن وعده غذایی بعدی آنها از کجا می آید، و از خود در برابر شکارچیان و قبایل دشمن محافظت می کردند.
در این روزگار، دردهای ما با پیشرفت دنیای ما در نوآوری و فناوری تکامل یافته است و ما از دنیای اطراف خود و کسانی که با آنها در ارتباط هستیم مطالبه بیشتری داریم. درد ناشی از استرس های جامعه مدرن از جمله دور ماندن از بدهی و دستیابی به ثبات و موفقیت مالی، هدایت روابط عاشقانه، خانوادگی و دوستانه در زندگی پرمشغله روزانه ما، سالم ماندن و اجتناب از بیماری های مزمن در دنیای سمی، بمباران مداوم بازاریابی است. و تبلیغاتی که به ما می گوید باید یک محصول یا تجربه بخریم تا از آنچه هستیم بهتر شویم، بدتر شدن بحران آب و هوا و نحوه تأثیر آن بر بخش ما از جهان، و جریان بی پایان اخبار منفی که همیشه برای آن رقابت می کنند. توجه ما
به واسطه انسان بودن، درد اجتناب ناپذیر است. تنها سوال این است که چقدر و چند وقت یکبار. آنچه مهم است این است که در مورد آن چه خواهیم کرد. این جایی است که بزرگترین فرصت نهفته است. می بینید، بیشتر مردم از درد و احساسات دشواری که همراه با تجربه ای که باعث درد می شود، اجتناب می کنند. آنها این کار را با سرکوب این احساسات انجام می دهند که به مرور زمان معمولاً منجر به رنج بیشتر می شود.
وظیفه ما اجتناب از تجربههایی نیست که باعث درد میشود، بلکه این است که هر لحظه را طوری زندگی کنیم که گویی آخرین لحظه است و هر تجربهای را که بدون قضاوت به ما ارائه میشود، ملاقات کنیم. ما اینجا نیستیم تا تجربیات خود را قضاوت کنیم، بلکه برای رقصیدن با آنها و استفاده از آنها برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چه کسی هستیم، آمده ایم. این زیبایی ناشناخته است زیرا آنچه را که در همین لحظه به آن نیاز داریم، بدون توجه به انتظارات ما از چگونگی شکلگیری زندگیمان به ما ارائه میکند.
به همین دلیل است که اگر بگذاریم درد بهترین معلم است. ما هرگز بیش از توانمان فرستاده نشده ایم و هر چیزی که بر سر راهمان قرار می گیرد، اگر اجازه بدهیم، برکت است. من انکار نمی کنم که مردم اغلب از آسیب های وحشتناکی مانند آزار جنسی و جسمی یا از دست دادن غم انگیز عزیزانشان در مناطق جنگی مختلف که در سراسر جهان خشمگین است، می گذرند. این چیزها اتفاق می افتد و ما نمی توانیم آنها را تغییر دهیم.
پس چرا از آنها یاد نمی گیریم؟
چگونه به درد اجازه دهیم بزرگترین معلم ما باشد؟
ما می توانیم این کار را با پرسیدن یک سری سوال از خود انجام دهیم، وقتی چیزی را که منفی می بینیم و منجر به درد می شود، تجربه می کنیم.
من می توانم برای شما یک مثال از زندگی خودم بزنم. من یک رزمی کار هستم و هنرهای رزمی فیلیپینی را به شکل کالی تمرین می کنم. این شامل تکنیک های دست خالی و همچنین سلاح هایی مانند چوب و تیغه است. من به طور معمول با تجهیزات محافظ محدود، که فقط یک کلاه ایمنی شمشیربازی و دستکش هاکی است، در مسابقه چوبی تمام تماس شرکت می کنم. پارسال در یک مسابقه اسپارینگ با وجود دستکش های محافظ حریفم موفق به شکستگی استخوان متاکارپ پنجم چپ من شد که استخوانی در دست است. این مصدومیت من را به مدت شش ماه از ورزش های رزمی دور کرد.
این نه تنها از نظر جسمی دردناک بود، بلکه از نظر روحی نیز دردناک بود، زیرا نمیتوانستم برای مدت طولانی درگیر نبرد باشم. اما با گذشت زمان، از این تجربه بیشتر از هر تجربه هنرهای رزمی دیگری یاد گرفتم. اول، روشی که من در مسابقات اسپارینگ شرکت کردم بی پروا و استراتژیک نبود. من به طور معمول با مانور نکردن مؤثر خود را در معرض حمله و آسیب قرار میدادم. دوم، من به حمله حریفم واکنش نشان میدادم به جای اینکه حرکت بعدی آنها را پیشبینی کنم و قبل از اینکه آنها آن حمله را انجام دهند، حرفشان را قطع کنم. من این درسهای ارزشمند و خیلی چیزهای دیگر را از مجروحیتم آموختم که باعث شد به مبارز مؤثرتری تبدیل شوم.
در نهایت، شکستگی متاکارپ من یک نعمت بزرگ بود و به رشد و تکامل من در کالی کمک کرد، که در ابتدا متوجه نشدم اما به مرور زمان آن را کشف کردم.
بنابراین، می بینید، زندگی تنها آنچه را که ما نیاز داریم، از جمله درد، به ما می دهد تا تکامل بالاتر خود را بدون در نظر گرفتن اینکه چگونه گذشته و حال خود را درک می کنیم، تقویت کنیم. تنها سوال این است که آیا ما خرد خواهیم داشت تا از همه چیزهایی که زندگی ارائه می دهد استفاده کنیم، مهم نیست که چقدر در ظاهر دشوار به نظر می رسد.