به گزارش علمی نیوز و به نقل از Psychology Today، سناریوهای روز رستاخیز که قیام های ماشینی خصمانه و به بردگی کشیده شدن بشریت را به تصویر می کشند، مدت هاست که بر روایت های آخرالزمان هوش مصنوعی تسلط داشته اند. با این حال، ممکن است یک محاسبه ظریفتر و در عین حال به همان اندازه نگرانکنندهتر در راه باشد - حسابی که به هستهای از چگونگی تعریف ارزش انسانی و ادراک گونهمان ضربه میزند.
از آنجایی که سیستمهای هوش مصنوعی از عملکرد انسان در مجموعهای از وظایف شناختی پیشی میگیرند، در معرض خطر تضعیف برتری فکری قرار میگیرند که ما مدتهاست ارزش خود را بر آن شرط کردهایم. قابلیتهای ظاهراً خطاناپذیر این ذهنهای مصنوعی، محدودیتها و ضعفهای ذاتی هوش بیولوژیکی را روشن میکند - خاطرات معیوب، سوگیریهای فلجکننده تحلیلی، و محدودیتهای پردازش اطلاعات.
این بررسی واقعیت ناامید کننده فراتر از توانایی های ذهنی ما است. بسیاری از مهارتها و ویژگیهایی که زمانی به عنوان ویژگیهای منحصر به فرد برتری انسان در نظر گرفته میشدند – خلاقیت، زیرکی عاطفی، پویایی پیچیده اجتماعی – در نهایت میتوانستند توسط قابلیتهای پیشرفته هوش مصنوعی تحت الشعاع قرار گیرند. چنین تغییر خارقالعادهای این سوال را به ذهن متبادر میکند: این موضوع کجای نفس انسان را ترک میکند؟
برای روشن شدن، این یک استدلال شکستطلبانه برای تسلیم شدن خود به کهنگی نیست. در عوض، این فراخوانی است برای پذیرش هوش مصنوعی به عنوان ابزار تکمیلی که پتانسیل انسانی را تقویت و ارتقا می دهد. با این حال، نادیده گرفتن تأثیرات روانی این تغییر فکری بیاحتیاطی خواهد بود.
برای برخی، آخرالزمان خودآگاهی انسان مبتنی بر هوش مصنوعی ممکن است باعث حملات ناامنی، سندروم فریبنده یا ارزیابی مجدد نگران کننده از جایگاه ما در طرح بزرگ شود. این یک آخرالزمان از "غرور انسان محور" بیش از یک نابودی را نشان می دهد.
در حالی که تصورات انقیاد ماشینی تخیل را مجذوب خود می کند، هوش مصنوعی یک تهدید وجودی ظریف تر برای نفس انسان است. پیشرفت بیامان قابلیتهای هوش مصنوعی، حقایق سختی را برملا میکند – از جمله مهمترین آنها این است که ما آن دسته از بزرگان فکری خطاناپذیری نیستیم که مدتها تصور میکردیم. ضعف های شناختی ما با هر پیشرفت جدید آشکار می شود.
این واقعیت به هسته خود اهمیتی گونه ما می پردازد. نفس انسانی که مدتها به دلیل برتری بی چون و چرای ما در قلمرو فکری تقویت شده بود، اکنون آسیب پذیر است. دستاوردهای ما این خطر را دارد که به عنوان گام های متواضعانه و نه افتخارات فرگشت مجدداً در نظر گرفته شوند. با این حال در این تحقق روشنگری بالقوه نهفته است. رویارویی با محدودیتهای هوش بیولوژیکی میتواند جهش بعدی و شاید حیاتیترین جهش بشر را تسریع کند. فراتر رفتن از ضعف های نفس، بازتعریف ارزش انسانی فراتر از محو شدن تسلط فکری، و ایجاد همزیستی با هوش مصنوعی ممکن است پتانسیل کامل و نامحدود ما را باز کند. پیمایش در این بوته وجودی تعیین خواهد کرد که آیا ما جسورتر ظاهر می شویم یا کاهش یافته. انتخاب منحصر به فرد ماست.